English
پخش زنده
پنج‌شنبه 1 عقرب 1404
تلویزیون دیار
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • روایت فرجام: صندوق نامه‌های شما
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • روایت فرجام: صندوق نامه‌های شما
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
تلویزیون دیار
پخش زنده

هرات و مسئله‌ی شر؛ وقتی آدم‌ها زنده‌به‌گور شدند خدا کجا بود؟‌

ایلیاد احمد

8 عقرب 1402
مدت زمان مطالعه: 1 دقیقه
0 0
هرات و مسئله‌ی شر؛ وقتی آدم‌ها زنده‌به‌گور شدند خدا کجا بود؟‌
اشتراک‌گذاری با رمز کیوآراشتراک‌گذاری در فیس‌بوکاشتراک‌گذاری در توییتر

برهان شر، برهانی‌ست که می‌خواهد با تکیه و تاکید بر موجودیت گسترده‌ی شر در میان انسان‌ها، موجودیت علت غایی – یا خداوند – را انکار کند. این برهان که ماهیتی فلسفی دارد از زمان جنگ جهانی دوم و با تجربه‌ی دهشت‌ناک هولوکاست به‌صورت جدی‌تری طرح شد. خلاصه‌ی آن همین است که وجود قدرتی متعالی به‌نام خداوند با میزان شر گسترده‌ای که در جهان وجود دارد، ناسازگار است. در چند روز پسین و با وقوع زمین‌لرزه‌ی ویران‌گر هرات، شماری از کاربران شبکات اجتماعی که اندیشه‌های مربوط و مرتبط با دیانت در سر دارند؛ همین پرسش را در مورد این فاجعه طرح کردند؛ این‌که خداوند در زمان آوار شدنِ خانه‌های مردم بی‌دفاع و آواره‌ شدن زنان و کودکان و زنده‌به‌گور شدن صدها – و بلکه هزاران – انسان کجا بود؟

نقدها و ایرادهای بسیاری به برهان شر در مقام یک ادله‌ی فلسفی وارد است. نخستین‌ آن همین‌که برهان شر در پی تحمیل یک امر قراردادی – اخلاق – به یک وجود مطلق – خداوند – است. به این معنا که «خیر و شر» مفاهیم و مقولاتی متغیر در میان آدمیانِ متفاوت‌اند. مثل این‌که شرِ‌ این قوم می‌تواند خیر قومی دگر باشد و هر طایفه و فرهنگی نیز نظام ارزشی خودش را دارد که خیر و شر را به‌وسیله‌ی آن فهم می‌کند. اما تعریفی که از خداوند در ادیان ابراهیمی – و خصوصاً اسلام و مسیحیت – وجود دارد، خداوند را پروردگار همه‌ی عالم و بلکه هستی معرفی می‌کند واین یعنی، خداوند پای‌بند اخلاقیات هیچ قوم خاص و فرقه‌ی خاصی نیست و از آن‌جا که خداوند را نمی‌توان زمان‌مند و تابع تاریخ دانست و مفاهیمی چون خیر و شر تاریخی و قابلِ تغییرند، این انتظار را که خداوند ملزم به پذیرش اخلاقی که انسان‌ها آفریده‌اند است، هوده‌ای نیست. خداوند – آن‌چنانی‌که در الهیات معرفی می‌شود – از کردوکار انسان‌ها متاثر نمی‌شود.

نکته‌ی دوم این است که خداوند به‌صورت بی‌واسطه در عالم مادی مداخله نمی‌کند؛ به‌عبارتی دگر خداوند هرگز قوانینی را که خود وضع کرده‌است – یا همان قوانین طبیعی – را نمی‌شکند. حتا آن‌چه به اسم معجزه در میان شماری از پیروان ادیان از انبیا نقل می‌شود نیز به ظن من مثالی و استعاری‌ست وگرنه آن حوادث در عالم واقع رخ نداده‌اند و – به‌طور مثال – پیامبر اسلام هرگز قمر را با اشاره‌ی سرانگشتان‌اش نشکافته‌است. این توهم که خدا باید با حرکتی «دراماتیک» و «بشردوستانه» به کمکِ انسان‌ها به‌صورت مستفیم بشتابد، ناشی از توهمی‌ست که خداوند را از جهان جدا می‌پندارد؛ حالانکه خداوند نه «موجود» بلکه «وجود»‌ است و به‌صورتی درون‌ماندگار در هستی حضور دارد. و همه‌ی آن‌چه در هستی می‌نگریم را مسبب می‌شود ولی به‌صورت نظام‌مند و قاعده‌ورز.

نکته‌ی سوم این است که خداوند را نبایست در مقام مسئول حراست از انسان‌ها درک و فهم کرد. فاجعه‌های طبیعی در میان انسان‌ها با اراده‌ی انسان‌ها و براساس خودبنیادی و آزادی‌ای که سوژه‌ی مدرن دارد، قابل مدیریت و کمینه‌سازی آسیب‌هاست، چنان‌چه در اروپا و امریکا نیز زمین‌لرزه و سیل و آتش‌سوزی رخ می‌دهد اما آنانی‌که فرزاندان فرهنگِ‌ خودآیینی سوژه هستند، خود برخاسته و آسیب‌های ناشی از این بلاها را به‌کمترین حد ممکن می‌رسانند. ایراد کار فرهنگ‌های عقب‌مانده از قافله‌ی مدرنیته و مدرنیسم، همان «خویِ انفعال» و «منش توکلِ صرف»‌ است؛ به‌عبارتی دگر این سوژه‌ها عاملیت ندارند و از آن‌جا که خود را در مقام مسئول سرنوشت خویش نمی‌شناسند؛ هربلایی را که برسرشان می‌آيد؛ به آن قدرت برتری که به آن مومن‌اند حواله می‌کنند.

نهایتاً این‌که در فاجعه‌ی هرات،‌ خدا همان‌جا بود. خداوند همه‌جا هست،‌ ولی به‌نفعِ «مومنان خویش» وارد معرکه نمی‌شود. این نقیصه‌ی فهم ما از خداوند و «خدا انسان‌پنداری» (Anthropomorphism) ماست که توقع داریم خداوند مثل انسان‌ها عاطفه داشته باشد و مثل انسان‌ها «دلش بسوزد» و احساساتی شود؛ حالانکه خداوند هرگز هیجانی نمی‌شود، هرگز «غمگین» نمی‌شود و به هیچ‌چیزی نمی‌ماند، حتا انسان. خصوصاً انسان.

خبرهای مرتبط

مهتاب‌گرفتگی و «پادشاه‌گردشی» در افغانستان؛ در یک قرن با شش خسوف کامل، شش سقوط در کشور رقم خورده است
افغانستان

مهتاب‌گرفتگی و «پادشاه‌گردشی» در افغانستان؛ در یک قرن با شش خسوف کامل، شش سقوط در کشور رقم خورده است

17 سنبله 1404
هشتادویکمین زادروز رهنورد زریاب؛ حافظه‌ای که در متن ادبیات فارسی زنده است
فرهنگ

هشتادویکمین زادروز رهنورد زریاب؛ حافظه‌ای که در متن ادبیات فارسی زنده است

3 سنبله 1404 - بروز شده در 13 سنبله 1404
اشرف غنی چگونه مسیر سقوط افغانستان را ساخت؟
نگاه شما

اشرف غنی چگونه مسیر سقوط افغانستان را ساخت؟

20 اسد 1404 - بروز شده در 13 سنبله 1404
سقوط بدون نبرد افغانستان چگونه دست به دست شد؟
نگاه شما

سقوط بدون نبرد افغانستان چگونه دست به دست شد؟

20 اسد 1404 - بروز شده در 13 سنبله 1404

تلویزیون دیار رسانه‌ای پیشرو است که به دست روزنامه‌نگاران در تبعید افغانستان بنیان‌گذاری شده و به‌عنوان صدایی جسور برای آزادی بیان و روزنامه‌نگاری مستقل شناخته می‌شود. این رسانه با حضوری پررنگ در بسترهای دیجیتال، تازه‌ترین خبرها و روایت‌های تاثیرگذار از افغانستان و فراتر از آن را به مخاطبان ارائه می‌کند. پخش زنده‌ی اینترنتی دیار هم‌اکنون در سراسر جهان در دسترس است.


© 2025 تلویزیون دیار. تمامی حقوق محفوظ است.

خوش آمدید!

به حساب خود در زیر وارد شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم

افزودن لیست پخش جدید

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • برگه نخست
  • تمهید
  • خبر
    • افغانستان
    • جهان
  • اقتصاد
  • فرهنگ
  • دانش
  • نگاه شما
  • ورزش
  • ویژه‌نامه‌ها
    • روایت فرجام: صندوق نامه‌های شما
    • شهرخوانی
    • زنان
    • حقوق بشر
    • پناهندگان
  • چند رسانه‌ای
    • عکس
    • ویدئو
    • پادکست

© 202۵ تلویزیون دیار. تمامی حقوق محفوظ است.

English